Writnig />

در نزن رفته ام از خویش کسی منزل نیست

Writnig

در نزن رفته ام از خویش کسی منزل نیست

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب در تیر ۱۳۹۹ ثبت شده است

۱۱
تیر

یک بار دیگر هم مثل همیشه
به خاطر آوردم
تمام چیزهایی را که سرد و بی تفاوت از آنها گذشته بودم
دیوارهای رنگی پشت در را .
اما این بار نمی توانم فقط نظاره گر باشم
و چشم هایم را به روی همه چیز ببندم
این بار خواهم رفت
به آن سوی درها و دره ها
و به آن سوی دیوارهای رنگی زندگی ،
با انبوهی از رنگ هایی که با آنها ،
خودم را رنگ خواهم زد .
دیگر کسی مرا نخواهد شناخت
و با خیالی آسوده شروع خواهم کرد به رنگ کردن
و همه جا را رنگ خواهم کرد
حتی رنگ های پوسیده دیوارهای خیالی ام را
تا همان رنگ ها هم کهنه شدن خود را باور کنند
همچنان رنگ خواهم کرد
و سپس بازهم مثل قبل نظاره گر خواهم بود
مثل همیشه ؛ فقط نظاره گر
سپس رنگ ها مرا خواهند شناخت
و من نیز آنها را .
در میان آن همه نظاره
گاه گاهی
کلبه قلبم را خانه تکانی خواهم کرد
اگر ته مانده ای در کلبه باشد ، سهم شغال ها خواهد شد...
Mehdi Jalilpour

۰۸
تیر

دستانت را بگشا

فریاد بزن

بگذار یک بارهم همه چیز خراب شود

فریاد ها همان زنبورهایی اند که گل های قلب را گرده افشانی می کنند

دستانت را باز کن و از عسل آنها بخور

عمر گل ها زیاد نیست

چشمانت را ببند و بعد دستانت را

گل ها خواهند مرد و تکه ای موم عسل خواهد ماند

چون که گل ها نباشند زنبور ها هم بمیرند

پس یکبار دیگر چشم هایت را بازکن

دستانت را بگشای ، فریاد بزن

زنبور ها تکان میخورند و آدم های مزاحم را نیش می زنند

پس فریاد بزن

فریاد ...

Mehdi Jalilpour

۰۸
تیر

کوه باشی سیل یا باران چه فرقی می کند

سرو باشی ، باد یا توفان چه فرقی می کند

مرز ها سهم زمین اند و تو اهل آسمان

آسمان شام یا ایران چه فرقی می کند

قفل باید بشکند ، باید قفس را بشکنیم

حصر «الزهرا» و «آبادان» چه فرقی می کند

مرز ما عشق است ، هرجا اوست آنجا خاک ماست

سامراء ، غزه ، حلب ، تهران چه فرقی می کند

هرکه را صبح شهادت نیست شام مرگ هست

بی شهادت ، مرگ با خسران چه فرقی می کند

شعله در شعله تن ققنوس می سوزد ولی

لحظه آغاز با پایان چه فرقی می کند